بسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
«أَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذِینَ کانُوا یُستَضعَفُونَ مَشرِقَ الأَرْضِ وَ مَغَرِبَهَا الَّتى بَرَکْنَا فِیهَا وَ تَمَّت کلِمَت رَبِّک الْحُسنى عَلى بَنى إِسرءِیلَ بِمَا صبرُوا وَ دَمَّرْنَا مَا کانَ یَصنَعُ فِرْعَوْنُ وَ قَوْمُهُ وَ مَا کانُوا یَعْرِشونَ»
«و خاورها و باخترهاى آن سرزمین را که برکت در آن نهاده بودیم به گروهى که خوار به شمار مى رفتند، واگذاشتیم و کلمه نیکوى پروردگار تو درباره پسران اسرائیل به پاداش صبرى که کرده بودند، انجام شد و آنچه را فرعون و قوم وى مى ساختند، با بناهایى که بالا مى بُردند، ویران کردیم .»
قرآن کریم / سوره اعراف / آیه 137
«بیت المقدس» (اورشلیم) هشتاد سال در دست مسیحیان بود . سرانجام، در سال 583 هجری قمری (1187 میلادی)، «صلاح الدین ایّوبی» در ناحیه ی «حِطیِن» بر فرنگان، که برای نصب خیمه های خود بر فراز تلّی رفته بودند، حمله بُرد و بیشتر آنان را به قتل رساند (37) .
وی چون از کار «عسقلان» و بلاد مجاورِ آن فراغت یافت، لشکر به «بیت المقدس» بُرد و به جماعتی از زُعمای فرنگ که از «حطین» رهایی یافته و بدانجا گِرد آمده بودند، حمله بُرد . «صلاح الدین»، پنج روز به گِرد شهر «بیت المقدس» می گردید تا ببیند از کدام سو باید به شهر حمله کند . عاقبت جانب شمالی از دروازه ی عمود و کنیسه ی «صهیون» را برگزید و منجنیق نصب کرد . سپاهیان او حمله ای سخت کردند و خندق شهر را تصرّف و باروی شهر را سوراخ کردند . «فرنگان» در جنگ سُست شدند و از «صلاح الدین» اَمان خواستند . «صلاح الدین»، ابتدا از دادن اَمان خودداری می کرد، ولی با مشورت اطرافیانش، به آنان اَمان داد؛ مشروط بر اینکه در مدّت چهل روز، هر مَرد، ده دینار و هر زن، پنج دینار و هر کودک، چه دختر و چه پسر، دو دینار بدهد .
«صلاح الدین»، روز جمعه، بیست و هفتم رجب سال 583 هجری قمری، (سال 1187 میلادی) «بیت المقدس» را گرفت و پرچم مسلمانان را بر باروهای شهر برافراشت (38) .
می نویسند، هنوز همه ی پناهندگان از «اورشلیم» بیرون نرفته بودند که «صلیب مقدّس» را از بالای «قُبه الصخره» فروکشیدند و تمام علامت های مسیحیان را برداشتند و «مسجد اقصی» را از آثار آنان پاک کردند . سپس، هر دو بنا را با گلاب عطرآگین کردند و یک بار دیگر به روحانیان مسلمان سپردند . روز آدینه، «صلاح الدین»، پیشاپیش جمعی انبوه، به مسجد درآمد و به درگاه خدا، نماز شکر گزارد (39) .
«صلاح الدین»، برای اقامه ی نمازهای پنجگانه، امامی معین کرد و دستور داد منبری بسازند؛ به او گفتند که «نورالدین محمود زنگی» بیست سال پیش برای مسجد بیت المقدس، در «حلب» منبری ساخته و چند سال صنعتگران ماهر بر آن کار کرده اند؛ دستور داد آن منبر را از «حلب» آوردند و در «مسجد اقصی» نصب کردند . وی، همچنین دستور داد تا در «مسجد اقصی»، قرآن های بسیار بگذارند و قاریان، معیّن و برای آنان مقرری، تعیین و مدارس و رباط ها بنا کرد (40) .
بعد از انقراض ایّوبیان، و در آغاز فرمانروایی «ممالیک»، بخش اعظم «بیت المقدس»، بر اثر زد و خوردهای فراوان، ویران و خالی از سکنه شد . معدود مسیحیان شهر و نیز مسلمانان و یهودیانی که در آن اسکان یافته بودند، همگی در سال 658 هجری قمری (سال 1260 میلادی)، قبل از آنکه موج حملات ویرانگر مغول تا «حبرون» و «غزّه» در جنوب «بیت المقدس» برسد، این شهر را تخلیه کردند .
بعد از پیروزی «ممالیک»، در «عین جالوت» در شوّال سال 658 هجری قمری (سال 1260 میلادی)، «بیت المقدس» در امپراتوری «ممالیک» ادغام شد و تحت حکومتِ مملوکِ نایب الحکومه ی «دمشق» درآمد (41) .
«ابن بطوطه»، در سفرنامه اش، اطلاعات فراوانی درباره ی «بیت المقدس» و «مسجد اقصی» به دست داده است . او می نویسد : به شهر «بیت المقدس» رسیدم که بعد از «مسجد الحرام» و مسجد پیامبر (صلی الله علیه و آله)، بر همه ی نقاط و اماکن متبرکه، پیشی دارد و معارج پیامبر (صلی الله علیه و آله) به آسمان از آن شهر بوده است . «بیت المقدس»، شهری است بزرگ و زیبا که با سنگ های تراش ساخته شده است . پادشاه نیکوکار، «صلاح الدین ایّوبی» که خدایش او را جزای خیر دهد، بعد از تسخیر این شهر، قسمتی از باروی آن را ویران کرد . «الملک الظاهر» (بیبرس)، نیز برای اینکه مسیحیان در فکر تصرّف مجدد شهر نباشند، بقیه ی باروی شهر را منهدم ساخت . این شهر در قدیم آب نداشته، لیکن در زمان ما (زمان ابن بطوطه)، امیر سیف الدین تنگیز، امیر دمشق، مجرای آبی به آنجا آورده است . مسجد بیت المقدس از مساجد شگفت و بسیار زیباست و می گویند؛ مسجدی بزرگتر از آن در دنیا وجود ندارد . درازای آن، از شرق به غرب، 752 ذراع ملکی و پهنای آن، از سمت قبله به داخل، 435 ذراع است و در سه جهت آن، درهای متعددی وجود دارد؛ اما از طرف قبله تا آنجا که اطلاع دارم یک در بیشتر ندارد . محوطه ی مسجد، فضای غیرمسقفی است، ولی خود مسجد سقفی بسیار عالی و مذهّب و رنگین دارد که در اوج مهارت و هنرمندی ساخته شده است . «قبه الصخره» از بناهای بسیار شگفت و محکم با زیبایی های فراوان و بدایع بی شمار است . «قبه» در وسط مسجد، روی یک بلندی قرار دارد و راه آن از یک پله ی مرمری است و چهار در دارد و دور تا دور آن، مانند داخل آن، با کمال مهارت و صنعتگری از سنگ های مرمر، مفروش شده و در داخل و خارج آن، انواع تزیینات و هنرها به کار رفته، چندانکه زبان از وصف آن قاصر است . قسمت اعظم «قبه» با قطعات طلا پوشانده شده است . پیامبر (صلی الله علیه و آله) از روی همین «تخته سنگ»، «قبه الصخره» به آسمان عروج کرده است . «قبه الصخره» تقریباً به اندازه ی یک قامت انسان ارتفاع دارد و زیرآن، غاری است به اندازه ی یک اتاق کوچک که آن هم در حدود یک قامت انسان، ارتفاع دارد و به وسیله ی پله ای به آنجا می روند .
«صخره» دو عدد مجمر(نرده) بسیار عالی دارد . نرده ی اوّل که روی صخره قرار دارد، از آهن و با کمال هنرمندی ساخته شده و نرده ی دوم از چوب است . در قبه، سپر آهنینی آویزان است که می گویند «از آن حمزهِ بن عبدالمطلب» بوده است . از مشاهد متبرکه ی «بیت المقدس»، بنایی است در کنار «درّه ی وادی جهنم» که بر روی تلّ مرتفعی در مشرق شهر واقع شده و می گویند، «عیسی (علیه السلام) از آنجا به آسمان رفته است» . از مشاهد دیگر، قبر «رابعه ی بدویه» است . این رابعه را با «رابعه ی عدویه» مشهور نباید اشتباه کرد . در داخل وادی جهنم، کلیسایی است که مسیحیان آن را بسیار محترم می دارند و می گویند؛ «قبر مریم (سلام الله علیها) در آنجاست» . کلیسای دیگری نیز در آنجاست که «نصاری» به زیارت آن می روند و مدعی هستند که قبر مسیح (علیه السلام) در آنجاست . جایگاه مهد عیسی (علیه السلام) نیز در این کلیسا و موضعی متبرک است (42) .
«قاضی مجیرالدین حنبلی»، (متولد 860 هجری قمری)، معاصر ممالیک، اطلاعات بسیاری درباره ی آثار و ابنیه ی (ساختمان های) دو شهر «قدس» و «خلیل» به دست داده و از مدارس و خانقاه ها و ابنیه ای که در دوران ایّوبیان در «بیت القمدس» ساخته شده و تا زمان «ممالیک» باقی بوده، یاد کرده است؛ از آن جمله است «مدرسه الزاویهُ الخَثنِیَه» که سلطان «صلاح الدین ایّوبی» آن را در قسمت بیرونیِ حصار جنوبی مسجد اقصی و پشت منبر معروف «صلاح الدین» بنیاد نهاد و آن را وقف شیخ زاهد عابد، «جلال الدین محمد بن احمد بن محمد جلال الدین الشاشی» که در «بیت المقدس» مجاور بود، کرد و مقرر نمود که بعد از او، وقف پیروانش باشد . تاریخ وقف این زاویه، 18 ربیع الاول سال 587 هجری قمری است .
دیگر، «مدرسه النحویه» است که در کنار صحن قبه الصخره، در سمت قبله به سوی غرب واقع شده است . گفته اند که بانی آن «الملک المعظّم عیسی» و تاریخ بنای آن 604 هجری قمری بوده است . این مدرسه، بر یکی از برج های «باب الرحمه» مسجد اقصی قرار داشت که منسوبه به «شیخ نصر مقدسی» بوده است . قبل از آن، به «مدرسه غزالیه» معروف بود، چون «ابوحامد غزّالی» که چندی در آنجا معتکف شده است، به او منسوب بوده است . در سال 610 هجری قمری، «الملک المعظّم عیسی بن احمد بن ایّوب» این مدرسه را نوسازی کرد و آن را به شکل زاویه ای برای قرائت قرآن کریم و تدریس نحو زبان عرب درآورد و کتاب هایی از جمله «اصلاح المنطق ابن السِّکَیت» را وقف آن کرد . این مدرسه در ایام «مجیرالدین حنبلی» دائر نبوده است .
دیگر، «مدرسه زاویه الدّرکاء» است که در مجاورت بیمارستان «صلاحی» قرار داشت . به نوشته ی «مجیرالدین»، این بنا در زمان فرنگان، به «دارالاستباریه» معروف بوده و مناره ای داشته که امروز بخشی از آن خراب شده است . در گذشته، نوّاب قدس در آن منزل داشتند . واقف این زاویه، «الملک المظفر شهاب الدین غازی ابن الملک العادل ابی بکر بن ایّوب» فرمانروای «میّافارقین» بوده است .
دیگر، بنای «زاویه الهنود» در داخل حصار شهر و در فاصله ی قریب یکصد متری جنوب «باب السّاهره» قرار داشت و به «فقرای طریقت رفاعیه» متعلّق بود . بعدها، طایفه ی هندی ها، در آن منزل گرفتند و به «زاویه الهنود» معروف شد . بنای این زاویه به قرن هفتم هجری قمری بازمی گردد (43) .
بعضی از بناها و آثار بیت المقدس را «الملک عیسی بن الملک العادل»، برادر سلطان صلاح الدین ایّوبی، در ایام حکومتش بر شام ساخته است که به اَهم آن اشاره می شود :
1) بنای «قبه النحویه» در سال 604 هجری قمری .
2) بنای آب انباری معروف به «سبیل مشعلان»، در سال 613 هجری قمری که آب انباری ساده در داخل محوطه ی مسجد اقصی بود و در نزدیکی پلکان زاویه ی شمال غربی صحن قبه الصخره قرار داشت .
3) بنای «مدرسه المُعظَّمیه» در سال 614 هجری قمری که مدرسه ای برای پیروان مذهب حنفی بود . این مدرسه در مقابل باب شرف الانبیای مسجد واقع است ... و یکی از دروازه های شمالی مسجد اقصی است . بنای دروازه ی یاد شده و رواقی که از آن به طرف مغرب امتداد می یابد، در سال 610 هجری قمری و در ایّام حکومت «الملک المعظم ابی الغرائم عیسی بن ابی بکر بن ایّوب« بازسازی شده است (44) .
آثار و ابنیه ی نامبرده در دوران ممالیک نیز مورد استفاده بوده است . آثار بازمانده از دوران ممالکی، خود به دو دور? ممالیک بحری و ممالیک بُرجی تقسیم می شود : از ممالیک بحری (650 – 784 هجری قمری / 1253 – 1383 میلادی) آثار فراوانی در بیت المقدس و اطراف آن باقی مانده که به اَهم آنها اشاره می شود .
1) «رباط علاءالدین البصیر، این بنا در جانب شمالی راهی قرار دارد که از مدخل «باب الناظر» بیت المقدس در نزدیکی ادارت سابق مجلس اعلای اسلامی بیت المقدس به داخل مسجد القصی می روند و در مقابل «رباط المنصوری» قرار دارد . این رباط را «امیر علاءالدین آیدُغدِی بن عبدالله الصالحی النجمی» در سال 666 هجری قمری وقف کرده بود . امیر علاءالدین، از اَکابر اُمرایی بود که قبل از آمدنش به بیت المقدس، در ایام «الملک الظاهر بیبرس» و «الملک المنصور قلاوون»، ناظر حرمین شریفین بود . وی در سال 665 هجری قمری، «باب المطهره» را که یکی از دروازه های غربی مسجد اقصی و در جنوب «باب القطانین» بود، باز کرد و در روزگار او بود که صحن قبه الصخره، سنگفرش شد (45) .
2) «الخانقاه الفخریه» که داخل حصار مسجد اقصی و مجاور مسجد «مغربیان» قرار داشت و درِ ورودی آن در کنار دروازه ای بود که از آن به سوی محله ی مغربیان، خارج می شدند . این خانقاه را «قاضی فخرالدین ابو عبدالله محمد بن فضل الله»، ناظر سپاه اسلامی «بیت المقدس»، وقف کرده بود . وی قبطی نژاد و مسلمانی نیکواعتقاد و از جمله بزرگان والامقام بیت المقدس بود و وقفیات بسیار داشت . وی در نیمه ی رجب 732 وفات یافت (46) .
3) «المدرسه التنکزیه»، واقف این مدرسه ی بزرگ و استوار، «امیرتنکزی ناصری»، نایب شام، بوده است . در میان مدارس شام، از این مدرسه محکم تر نبوده است . این مدرسه در سمت راست وارد شدگان به مسجد اقصی – از سمت «باب السلسله» که دروازه ی اصلی مسجد است – قرار دارد . بر دَرِ این مدرسه، نقش کتییه ای است که بر طبق آن «تنکز» این مدرسه را در سال 729 هجری قمری بنا کرده است . مرمرکاری دیوار جنوبی مسجد اقصی و نیز تجدید بنای قناتی که آب را از «عین الغروب» (چشمه ی غروب) به شهر بیت المقدس می آورد، از دیگر آثار «تنکز» است . بنای قنات مزبور در سال 727 هجری قمری آغاز شد و در سال 728 هجری قمری، آب آن به «بیت المقدس» رسید و در پایان ربیع الاول 728 هجری قمری، در وسط مسجد، در آبگیری مرمری میان قبه الصخره و مسجد اقصی آب نماند . «سوق القطانین» و حمامی که در سمت راست وارد شوندگان – از راه وادی – به این بازار قرار دارد، امروز به «حمام العین» معروف است و کاروانسرایی که در سمت جنوب «سوق القطانین» میان «حمام الشفی» و «حمام العین» واقع است، نیز از آثار «تنکز» است . وی مناره ی «باب السلسله» را نیز دوباره ساخت (47) .
«امیرتنکز»، روز سه شنبه 21 محرم سال 741 هجری قمری در «قلعه ی اسکندریه» مسموم شد و درگذشت . وی را ابتدا در اسکندریه مدفون کردند، ولی بعد جسد او را در پنجم رجب سال 744 هجری قمری به «بیت المقدس» منتقل کردند (48) .
(ادامه دارد ... منیژه شهرابی)